ترس را همچون گنجی به غنیمت گرفته ایم …

“طراح اثر گرافیکی: سمانه جعفری”

 

 

ترس را همچون آفتابی روی تجربه هایمان پهن کرده ایم، تا با قلب “اتفاقی” که می لرزد و لبش را به نجوای “راز های مگو ی مان” بازمی کند نیامیزیم .

ترس را همچون گنجی به غنیمت گرفته ایم .

سالها را عقب ایستاده ایم و لبخند رنگ باخته ای را نثار حقیقتی می کنیم که “چاره ای” جز ماندن و بیداری مان ندارد.

ترس ،این رنج ناشناختنی با انکار ،در اضطرابی ابدی خانه می سازد .با روی برگرداندن ،سینه شادی ها را می شکافد ،و با مقاومت ،چهره زندگی را به مستبدی پیر بدل می کند .

ترس اما از صدای پایتان می ترسد .

فریاد خواهد زد ،اما در چشمش خیره شوید تا زبانش بریده شود .

دیوانه خواهد شد ،اما به صدا زدنش  ادامه دهید تا مشت پوچ هایش را برایتان باز کند  .

می میرد اگر بلند شوید و شجاعتتان را بپوشید .

 

 

 

 

 

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

7 پاسخ

  1. نزدیک روزی نفس های حبس شده مان به فریادی همراه با آزادی بدل خواد شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط