قسمت نکن با من ،سایه های بودنت را

قسمت نکن با من

سایه های بودنت را

نگاه کن،

چگونه پیر می شوی

چگونه دور می شوی

دور…

آنقدر که قلبهائی،

خودمانی تر از چهار گوش زیارت ،در آغوشم آرام گرفته اند،

قسمت نکن با من ،بی پناهیت را

من، صبورانه در ثانیه ها گم شده ام

و دلخوشم به ادامه شب

و این تحمل پیر

و ذهن کور خاطره ها

که تو را به فراموشی پیوند زده…

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط