الین ،شکوفه گیلاس …

Photo by me

Stockholm

 

خیابان شکوفه های گیلاس منتهی به قصر شاه می شود . الین دامن سفید بلند پوشیده. روی پیراهن چهارخانه سبزش تصویر مجسمه یادبود زیگموند فروید در پراگ است . اثرِ منتسب به سرنو مجسمه ساز چک که فروید در آن با یک دست از میله ای را که از سقف خانه ای به عرض کوچه کشیده شده آویزان است .سرنو می خواهد فاصله زیاد روشنفکران با جامعه را در این اثرش نشان دهد .

الین همین قدر فاصله دارد با همه چیز و همین فاصله او را گاهی دچار رنجی می کند که معنایش را پیدا نمی کند . او موسس خانه مد ارسلی است و پیراهنش طراحی خودش است .چشم های فیروزه اش دو اندوه زنده و زیبایند.

پایش را روی چهل سالگی گذاشته و روی تجربه هایش نشسته است .می گوید می خواهم از دسترس خارج شوم .از دسترس همه چیزهایی که در دسترس شان هستم و در دسترسم است. از دسترس دروغی که به نام زندگی هر روز آوار می شود روی بودنش . تسلیم شدن کار الین نیست .

مشت می کند و می خواهد آب توی دستش را نگه دارد . می خواهد روز ها را نگه دارد ،نمی تواند.بار هر روز ،به دیروزِ رفته اضافه می شود .فکر می کند روزمره زندگی واقعی اش را به تاراج می برد.سوگوار بار سهمگین فردا و فرداها که باید شاهد از دست رفتنشان باشد است.

این روزها آخرین روزهای دیدن شکوفه های گیلاس امسال است . الین دچار یاس و ترس است .پوچی پله ای است که الین پاهایش را روی ان قفل کرده و نمی خواهد به بالا یا پایین برود .

دستش را می گیرم تا کمکش کنم مشتش را باز کند . توی مشتش چند شکوفه له شده است .الین یک شکوفه گیلاس کامل است که نمی داند ابدیت درخت از آن اوست …

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط