
از تو برای آن همه کشتار شبانه ممنونم …
video-output-A9C9101C-B2B3-4E4D-9174-DF4CA11C0CC نگاه کن! همه احتمال ها هزاران بار آمده اند، رفته اند اتفاق شدند ،فراموش ماندند و باز تکرار شده اند و ما هم

video-output-A9C9101C-B2B3-4E4D-9174-DF4CA11C0CC نگاه کن! همه احتمال ها هزاران بار آمده اند، رفته اند اتفاق شدند ،فراموش ماندند و باز تکرار شده اند و ما هم

video-output-9E31D573-8922-4C4F-9599-870970B48B51 🎵🎵 در رگه درخشانی از بی قراری و صبح به سفر هم آغوشی خورشید می روی نه در چشم بهم زدنی که هم قد

نادا شبیه کودکی های شیطان است !می تواند خودش را در معرض هر رهایی قرار دهد . انگار دو قوچ در چشمانش نشسته اند

خانه همواره در تصرف گل ها می ماند بدون ذره ای پرهیز. هیچ انتظاری نمی تواند با حوصله ارکیده ها بازی کند. هیچ تکانی

باد یکشنبه غمگین¹ را تکان داد و قد کشید. مریلین می خواست در سال جدیدی متولد شود . کنار زندگی اش ایستاد و خودش

با قصه هایمان یکی شده ایم و هزاران بار نقالی شان کرده ایم .برای قصه هایمان پیراهن دوخته ایم و آنها را به تماشای

آهستگی دایره زنگی شده بود دور روزهایش. می خواست از حسرت دیوانگی بیرون بیاید .دست به راه شد . خانه را ترک کرده بود،

جز مشتی زرق وبرق مردانه چیزی برایش نمانده بود در سوگواره تسلیمی از تهی شدن چشمانش پوک خیال پایش را به زمین چسبانده بود و

طنین شومان¹ منی ! من در کمین تو ام ! کمانی کشیده در ناگزیری رسیدن ! می دانم حادثه های زیادی برای ندیدن است

کسرا خانه اش را برای فروش گذاشته است . تمام نشیمن با پنج پنجره عمودی و آشپزخانه ،در ویوی ابدی دریای بالتیک است .یک
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین نوشته ها باخبر شوید