
بهار ناگهان به خانه نزدیک می شود…
عکس مجموعه شخصی : استکهلم بهار ناگهان به خانه نزدیک می شود و طبیعت به شکل جنون آوری رویش را از نیست به هست

عکس مجموعه شخصی : استکهلم بهار ناگهان به خانه نزدیک می شود و طبیعت به شکل جنون آوری رویش را از نیست به هست

Photo by me Stockholm خیابان شکوفه های گیلاس منتهی به قصر شاه می شود . الین دامن سفید بلند پوشیده. روی پیراهن چهارخانه سبزش

نخواهی هم بهار تماشایی ست . نخواهی هم جوانه ها را بیرون می کشاند . نخواهی هم امید دستش را می گذارد روی صورت روزها

به پیشانی بلند آزادی می مانست به سوگ سار نجات در بزنگاه حادثه خودش را به اشتیاق سپرد به کُرنش مرگ به کشمش ایمان با

صبح را از لایه سوم شروع می کند ،دسترسی ندارد به اول و دوم ،دیشب گوش کودک را پیچانده و خنده اش را خشکاند

کلمات توی آیینه دستی بر سرم می کشند و تو را درون نجوای روشن قلبم بیدار می کنند . به سخاوتت خو گرفته ام

“photo by my” ماجرای تو دستم را برای همه چیز باز می کند ! برای هر دلتنگی نیامده ای خوب هستی . با دم

“photo by me” چهل هزار سال پیش! پنجه هایت به زمین چسبید و بوی تو، قبل از قلمرو بالا اینجا شنیده شد، با پیراهنی

شاهینِ ترازو را تکان دادی . زمانه درو بود . دانه زخمی را در میانه مه در هزار سال پیش کاشته بودند . خورشید

این تبلور روح زنانه جهان است! صدای معصومیتی که قرن ها شکنجه و سرکوب می شود . سفرش حالا به جغرافیای سوگواری به نام ایران
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین نوشته ها باخبر شوید