درخت فروردین…
photo :webneel.com یک جای اتفاق نیفتاده بود . یک پای این بودن لنگ میزد. زندگی نمی توانست این باشد . ” نمی بایست این
photo :webneel.com یک جای اتفاق نیفتاده بود . یک پای این بودن لنگ میزد. زندگی نمی توانست این باشد . ” نمی بایست این
… کنار تو می دود نان می گیری به درون سطل زباله سرک می کشد دستی برای ابرها تکان می دهی در آپارتمان را می
“photo by me” می خواهم اعتراف کنم ساده نبود دست کشیدن . زندگی زن ها ، آه زندگی زن ها همین قدر تراژدیک و
“photo by me ” … کتاب را باز کرد و بلند خواند : “اگر با خودت دوست شوی هرگز تنها نخواهی بود”. تصمیم گرفت بستن
دیشب قدیسی به خانه آمد پیوسته بزرگ بی تصویر پایش روی سرنوشت محتوم تفنگ دستش روی نفس کلاویه ها ،به شماره افتاده نشانه گرفت
اونقدر این سالها ،هر سال آرزوها مونو روی شونه سال های جدید گذاشتیم ؛روی ماه جدید ؛هفته جدید که خود این جا به جا
“من کیستم ؟”کوتاه ترین سوال بی جواب جهان . بی جوابیی که به اندازه عمر جهان کِش آمده است . چه کسی می تواند
سال دیگر بود . زندگی چشم هایش را دوخته بود به وحشتم و جدی ترین سوال هایش را یکجا پرسید . یک دستش را گذاشت
“photo by me” نه چندان ناگهان ، در شکاف یک روز ، تمام آنچه که از تو شرمگین عبور کرده ،راه میشود آن اندک آه
“photo by me” موازی جهانم آرمیده ای در تکثری بی مثال، نور می تابانی بر هندسه آه… روزگارم چه ساده گذشت ،در ایمانی که جمع
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین نوشته ها باخبر شوید