شعر
بهشت، تبری بود …
بهشت ،تبری بود
که از دست خدا بر دوش ابراهیم افتاد
خواست ریشه های شب را درو کند
تکه تکه شد
بهشت ،تبری بود
که از دست خدا بر دوش ابراهیم افتاد
خواست ریشه های شب را درو کند
تکه تکه شد
بسم الله جرعه ای از مژه های خیس تو!
لای ستون های خشتی لذتی سفید;
بسم الله لیوانی خیس از دروغ
با عضویت در خبرنامه از جدیدترین نوشته ها باخبر شوید