شعر
شعر

زامبی های بلوند!

زامبی های بلوند در جنگلِ جهان، کرواتِ نارنجی لاشخورها برق می‌زند و اروپا، در میان طوفان، با لبخندی از ترس برای اربابانش چتر نگه می‌دارد.

ادامه مطلب »
شعر

بیست و شش:   دست کشید روی صورت تابستان و‌ زیر آفتاب آگاهی دراز کشید و فکر کرد هیچ نابغه ای نمی تواند فکر بعدی

ادامه مطلب »
شعر

آزادی!

“photo by me”   چهل هزار سال پیش! پنجه هایت به زمین چسبید و بوی تو، قبل از قلمرو بالا اینجا شنیده شد، با پیراهنی

ادامه مطلب »
شعر

نیمه پنهان خدا

هربار که جهان نُتی از عشق می نویسد قلبی روی جوان ترین شاخه های بید، بیدار می شود یاغی ، دیوانه ،ناسور به استقبال زخمی

ادامه مطلب »